فهرست عناوین

رایج‌ترین معیارهای ارز دیجیتال: راهنمایی برای مبتدیان

بهنام درفشی
19
رایج‌ترین معیارهای ارز دیجیتال: راهنمایی برای مبتدیان

تحلیل ارزهای دیجیتال  


نرخ پذیرش ارزهای دیجیتال همچنان در حال افزایش است و دلیل خوبی هم دارد. آن‌ها روش انقلابی جدیدی برای انجام تراکنش‌های مالی هستند و پتانسیل زیادی برای آینده دارند. اگر تازه‌وارد دنیای ارزهای دیجیتال هستید، درک معیارهایی که برای ارزیابی آن‌ها استفاده می‌شود می‌تواند دشوار باشد.
پیش از آنکه تصمیم بگیرید آیا در این بازار سرمایه‌گذاری کنید یا نه، درک اصول پایه‌ای عملکرد این ارزهای دیجیتال ضروری است. در این مقاله، به رایج‌ترین معیارهای ارز دیجیتال می‌پردازیم و توضیح می‌دهیم که هرکدام چه مفهومی دارند.
 

ارزش بازار (Market Capitalization) 


ارزش بازار (یا مارکت کپ) اندازه نسبی یک ارز دیجیتال را نشان می‌دهد. برای محاسبه آن کافی است از فرمول زیر استفاده کنید:
 

نرخ‌های تأمین مالی (Funding Rates)


نرخ‌های تأمین مالی پرداخت‌هایی هستند که به‌طور منظم بین معامله‌گران انجام می‌شوند تا قیمت قراردادهای آتی دائمی را نزدیک به قیمت شاخص نگه دارند. قرارداد آتی دائمی نوعی قرارداد است که در آن توافق می‌شود دارایی‌ای خرید یا فروخته شود، اما این قرارداد تاریخ انقضا ندارد. موقعیت‌ها می‌توانند تا هر زمان که معامله‌گر بخواهد حفظ شوند، ولی معامله‌گر باید کارمزد نگهداری، که با عنوان نرخ تأمین مالی شناخته می‌شود، بپردازد.
نرخ‌های تأمین مالی متناسب با تعداد قراردادها هستند و احساسات معامله‌گران در بازار سوآپ‌های دائمی را نشان می‌دهند. نرخ تأمین مالی مثبت نشان می‌دهد که معامله‌گران بلندمدت در موقعیت قوی‌تری هستند و حاضرند به معامله‌گران کوتاه‌مدت کارمزد بپردازند. نرخ منفی تأمین مالی نشان می‌دهد که معامله‌گران کوتاه‌مدت دست بالا را دارند و مایل‌اند به معامله‌گران بلندمدت جبران پرداخت کنند.
 

باز بودن موقعیت‌ها (Open Interest)


باز بودن موقعیت‌ها تعداد قراردادهایی را بررسی می‌کند که در یک لحظه خاص در بازار در حال معامله هستند. این معیار یکی از روش‌های سنجش علاقه‌مندی و فعالیت در بازار ارز دیجیتال است. این شاخص حجمی پرکاربرد، تعداد کل موقعیت‌های باز (چه خرید و چه فروش) را که توسط فعالان بازار در هر لحظه نگهداری می‌شود اندازه‌گیری می‌کند.
محاسبه آن از طریق جمع کل موقعیت‌های معاملاتی باز و سپس کم کردن تعداد کل موقعیت‌های بسته‌شده انجام می‌شود. این معیار اهمیت دارد چون نشانگر کلی جریان سرمایه به داخل بازار است. هرچه پول بیشتری وارد بازار شود، میزان باز بودن موقعیت‌ها افزایش می‌یابد و بالعکس.
 

جریان استیبل‌کوین‌ها (Stablecoin Flows)


جریان استیبل‌کوین‌ها معیاری است که روند کلی حجم و فعالیت استیبل‌کوین‌ها را نشان می‌دهد. با تحلیل این داده‌ها، می‌توان درک بهتری از احساسات کلی سرمایه‌گذاران نسبت به استیبل‌کوین‌ها به دست آورد.
سرمایه‌گذاران ممکن است در زمان افت بازار و پیش‌بینی کاهش ارزش دارایی‌های دیجیتال خود، برای حفظ ارزش دارایی به استیبل‌کوین‌ها روی بیاورند، زیرا استیبل‌کوین‌ها علاوه بر حفظ ارزش، امکان ورود سریع مجدد به بازار ارز دیجیتال را نیز فراهم می‌کنند.
 

جریان صرافی‌ها (Exchange Flows)


جریان صرافی‌ها معیاری برای اندازه‌گیری ورود و خروج ارزهای دیجیتال به و از کیف‌پول‌های صرافی‌ها است. این معیار، به‌ویژه تعداد کوین‌هایی را که به کیف‌پول‌های صرافی واریز یا از آن‌ها برداشت می‌شود بررسی می‌کند.
 

شاخص ترس و طمع (Fear & Greed Index)


شاخص ترس و طمع یک شاخص کلی در بازار ارزهای دیجیتال است که احساسات سرمایه‌گذاران را اندازه‌گیری می‌کند. شرکت نرم‌افزاری Alternative.me این شاخص را برای بیت‌کوین (BTC) و سایر ارزهای دیجیتال محبوب توسعه داده است.
این شاخص بر اساس منابع داده وزنی‌شده ساخته می‌شود و امتیازی بین ۰ (ترس شدید) تا ۱۰۰ (طمع شدید) تولید می‌کند که نشان‌دهنده‌ احساس کلی حاکم بر بازار رمزارزها است.
 

نسبت ارزش شبکه به حجم تراکنش‌ها (NVT)


نسبت NVT (Network Value to Transactions) رابطه بین ارزش بازار (Market Cap) و حجم انتقالات (Transfer Volume) را توصیف می‌کند.
یکی از دیدگاه‌ها درباره NVT این است که این نسبت دو ویژگی اصلی بیت‌کوین را با یکدیگر مقایسه می‌کند:
ارزش بازار (Market Cap): به‌عنوان ذخیره ارزش (Store of Value)
حجم تراکنش‌ها (Transfer Volume): به‌عنوان شبکه پرداخت و تسویه (Settlement/Payments Network)
 

سرمایه‌گذاری تحقق‌یافته (Realized Capitalization)


سرمایه‌گذاری تحقق‌یافته یا «Realized Cap» نسخه‌ای از ارزش بازار است که به هر خروجی تراکنش خرج‌نشده (UTXO) یک ارزش اختصاص می‌دهد. به جای استفاده از ارزش فعلی، از قیمتی استفاده می‌شود که آخرین بار آن کوین با آن منتقل شده است.
در نتیجه، این معیار نشان‌دهنده‌ی ارزش تحقق‌یافته‌ی تمام کوین‌های موجود در شبکه است، نه صرفاً ارزش بازار آن‌ها.
Realized Cap تأثیر کوین‌های گم‌شده یا مدت‌زمان طولانی غیر فعال را کاهش می‌دهد، چرا که ارزش کوین‌ها را بر اساس حضور واقعی آن‌ها در اقتصاد زنجیره در نظر می‌گیرد. زمانی که کوینی که آخرین بار در قیمتی پایین‌تر منتقل شده، خرج می‌شود، آن کوین با قیمت فعلی بازارزش‌گذاری می‌شود و این امر باعث افزایش Realized Cap به میزان متناظر می‌گردد.
 

نقشه حرارتی بیت‌کوین (Bitcoin Heat Map)


نقشه حرارتی بیت‌کوین بر پایه‌ی این ایده ساخته شده است که قیمت بیت‌کوین معمولاً در نزدیکی میانگین متحرک ۲۰۰ هفته‌ای (200-week MA) به کف چرخه‌های خود می‌رسد. این اندیکاتور رمزنگاری بر اساس داده‌های قیمتی گذشته، یک نقشه رنگی ایجاد می‌کند که درصد افزایش قیمت نسبت به میانگین متحرک ۲۰۰ هفته‌ای را نشان می‌دهد.
سرمایه‌گذاران بلندمدت بیت‌کوین می‌توانند با نگاه کردن به تغییر رنگ‌های ماهانه روی این نقشه، روندها را شناسایی کنند. به عنوان مثال، نقاط نارنجی و قرمز روی نمودار قیمت معمولاً نشان‌دهنده‌ی زمان مناسب برای فروش هستند، زیرا این رنگ‌ها نشان می‌دهند که بیت‌کوین نسبت به قیمت ۲۰۰ هفته گذشته بیش‌ازحد خریداری شده است.
در مقابل، زمانی که نقاط قیمتی بنفش هستند و به میانگین متحرک ۲۰۰ هفته‌ای نزدیک می‌شوند، معمولاً زمان مناسبی برای خرید بیت‌کوین است.
 

نمودار رنگین‌کمانی بیت‌کوین (Bitcoin Rainbow Chart)


نمودار رنگین‌کمانی بیت‌کوین به دلیل وجود هشت باند رنگی به شکل رنگین‌کمان که محدوده‌های قیمتی مختلف بیت‌کوین را به دسته‌هایی مانند "حراج فوق‌العاده"، "انباشت" و "HODL" تقسیم می‌کند، به این نام شناخته می‌شود.
روش Rainbow Chart به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا الگوهایی را شناسایی کنند که نشان می‌دهند بیت‌کوین در کجای چرخه خود قرار دارد و چه زمانی برای خرید یا فروش مناسب است، بر اساس روندهایی که در چرخه‌های قبلی مشاهده شده است.
 

حجم تعادلی (OBV)


حجم تعادلی یا OBV یک شاخص تکنیکال است که برای اندازه‌گیری مومنتوم (شتاب) یک رمزارز استفاده می‌شود. این شاخص روشی برای پیش‌بینی تغییرات قیمتی دارایی‌ها با استفاده از تغییرات حجم معاملات است. OBV یک شاخص انباشتی است که در روزهای صعودی حجم معاملات را به خود اضافه می‌کند و در روزهای نزولی از آن کم می‌کند تا فشار خرید و فروش را ارزیابی کند.
بر اساس اصل OBV، زمانی که قیمت یک دارایی در پایان روز بالاتر از قیمت پایانی روز قبل بسته شود، حجم ۲۴ ساعته آن به‌عنوان «حجم مثبت» در نظر گرفته می‌شود. اگر قیمت پایین‌تر بسته شود، حجم به‌عنوان «حجم منفی» تلقی می‌گردد.
مقدار مثبت OBV نشان‌دهنده فشار خرید بیشتر نسبت به فروش است، در حالی‌که مقدار منفی OBV نشان می‌دهد که فشار فروش از خرید بیشتر است.
 

خط تجمع/توزیع (Accumulation/Distribution Line)


خط تجمع/توزیع رابطه بین قیمت یک دارایی و نسبت خریداران به فروشندگان در آن بازار را نشان می‌دهد. این شاخص به معامله‌گران کمک می‌کند تا با شناسایی واگرایی بین قیمت و این اندیکاتور، وضعیت بازار را به‌صورت صعودی (bullish) یا نزولی (bearish) تشخیص دهند.
افت سریع در ارزش یک دارایی که به‌دنبال آن افزایش قیمت رخ می‌دهد، می‌تواند نشانه‌ای از افزایش تقاضا باشد. این وضعیت نشان می‌دهد که فروشندگان در حال از دست دادن کنترل هستند و خریداران در حال به‌دست آوردن قدرت بازار می‌باشند.
 

شاخص میانگین جهت‌دار (ADX)


شاخص میانگین جهت‌دار (ADX) یک اندیکاتور تکنیکال است که برای اندازه‌گیری قدرت یک روند استفاده می‌شود. روند می‌تواند صعودی یا نزولی باشد و این موضوع توسط دو شاخص کمکی دیگر مشخص می‌شود: شاخص جهت‌دار منفی (-DI) که وجود روند نزولی را اندازه‌گیری می‌کند، و شاخص جهت‌دار مثبت (+DI) که نشان‌دهنده وجود روند صعودی است.
به همین دلیل، ADX معمولاً شامل سه خط مجزا است. این خطوط به معامله‌گر کمک می‌کنند تا تصمیم بگیرد آیا باید وارد موقعیت خرید (long) یا فروش (short) شود، یا اصلاً از انجام معامله خودداری کند.
 

شاخص آرون


شاخص آرون یک اندیکاتور تکنیکال است که برای شناسایی تغییرات روند قیمت و همچنین قدرت آن روند استفاده می‌شود. ایده اصلی این است که در روندهای صعودی قوی، قله‌های جدید (قیمت‌های بالاتر) به‌طور مکرر دیده می‌شوند، در حالی که در روندهای نزولی قوی، کف‌های جدید (قیمت‌های پایین‌تر) به‌طور منظم رخ می‌دهند.
 

میانگین متحرک همگرایی-واگرایی (MACD)


میانگین متحرک همگرایی-واگرایی (MACD) رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت یک دارایی را نشان می‌دهد. این شاخص به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا روند صعودی یا نزولی قیمت در حال تقویت یا تضعیف است یا خیر.
MACD با گرفتن اختلاف بین میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای (EMA) و میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای محاسبه می‌شود. «خط سیگنال» که برابر با EMA ۹ روزه است، به عنوان محرک سیگنال‌های خرید و فروش عمل می‌کند. وقتی MACD از خط سیگنال بالاتر رود، معامله‌گران می‌توانند دارایی را خریداری کنند و زمانی که MACD به زیر خط سیگنال سقوط کند، می‌توانند دارایی را بفروشند یا موقعیت فروش (شورت) باز کنند.
 

شاخص قدرت نسبی (RSI)


RSI یک شاخص تحلیل تکنیکال است که اندازه نوسانات قیمت اخیر را بررسی می‌کند تا تعیین کند یک دارایی بیش از حد خریداری شده (اوربات) یا بیش از حد فروخته شده (اورسولد) است یا خیر. RSI به صورت یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ نمایش داده می‌شود.
براساس تفسیر سنتی، مقدار RSI برابر یا بالاتر از ۷۰ نشان‌دهنده شرایط اوربات یا ارزش‌گذاری بیش از حد دارایی است و احتمال بازگشت یا اصلاح قیمت وجود دارد. در مقابل، مقدار RSI برابر یا کمتر از ۳۰ نشان می‌دهد دارایی اورسولد یا کم‌ارزش شده است.
 

نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)


نوسانگر تصادفی قیمت بسته شدن یک دارایی را با محدوده قیمت‌های آن در یک بازه زمانی مقایسه می‌کند. حساسیت این نوسانگر به تغییرات بازار را می‌توان با تغییر بازه زمانی یا گرفتن میانگین متحرک کاهش داد. این نوسانگر نیز بین ۰ تا ۱۰۰ حرکت می‌کند و سیگنال‌های اوربات و اورسولد صادر می‌کند.
مقادیر بالاتر از ۸۰ به طور سنتی به عنوان اوربات در نظر گرفته می‌شوند و مقادیر زیر ۲۰ به عنوان اورسولد.
 

شاخص Puell Multiple


Puell Multiple معیاری است که درآمد ماینرهای بیت‌کوین را با قیمت بیت‌کوین مقایسه می‌کند. این معیار تقریبی از فشار فروش ایجاد شده توسط ماینرها است که بیت‌کوین‌های دریافتی خود را برای پوشش هزینه‌های ثابت مانند سخت‌افزار و برق می‌فروشند.
معامله‌گران از Puell Multiple برای ارزیابی سلامت درآمد ماینرها استفاده می‌کنند. مقدار بالای Puell Multiple ممکن است نشان‌دهنده فشار فروش کم باشد، در حالی که مقدار پایین ممکن است نشان‌دهنده فشار فروش زیاد باشد. ماینرهای بزرگ به ویژه ماینرهای نهادی ممکن است مقادیر زیادی بیت‌کوین در اختیار داشته باشند، بنابراین فهمیدن فشار فروش آن‌ها می‌تواند الگوهای قیمتی کوتاه‌مدت را زودتر از بازار آشکار کند.
 

مدل سهام به جریان (Stock-to-Flow - S2F)


مدل S2F شاخصی پرکاربرد است که نسبت بین موجودی فعلی یک دارایی و جریان تولید جدید آن را نشان می‌دهد. این نسبت معمولاً به صورت درصد رشد سالانه عرضه یا تعداد سال‌هایی که طول می‌کشد تا عرضه فعلی با نرخ تولید کنونی دو برابر شود، بیان می‌شود.
مفهوم S2F بر پایه این ایده است که کمیابی منبع ارزش است. برای مثال در بیت‌کوین، موجودی فعلی مقدار بیت‌کوین‌های در گردش است و جریان تولید به بیت‌کوین‌های تازه استخراج شده اشاره دارد. نسبت S2F تعداد سال‌هایی را نشان می‌دهد که طول می‌کشد تا مقدار بیت‌کوین تولید شده در سطح فعلی، دو برابر شود.

مقالات مشابه رایج‌ترین معیارهای ارز دیجیتال: راهنمایی برای مبتدیان

چگونه با اطمینان سرمایه‌گذاری کنیم

بیش از ۶۰٪ از خانوارهای آمریکایی امروزه صاحب...

مزایای معامله جفت‌ارزهای فارکس در امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)

نوسانات رمزارزها تعداد زیادی از معامله‌گران را جذب...

رایج‌ترین معیارهای ارز دیجیتال: راهنمایی برای مبتدیان

تحلیل ارزهای دیجیتال   نرخ پذیرش ارزهای دیجیتال همچنان در...

راهنمایی برای ربات‌های معاملاتی ارز دیجیتال: تحلیل استراتژی‌ها و عملکرد

بازار ارزهای دیجیتال شاهد افزایش چشمگیر استفاده از...

راهنمای مبتدی برای استراتژی‌های معامله ارزهای دیجیتال

درک معاملات رمزارزها روند گنجاندن رمزارزها در سبد دارایی...

مزایا و ریسک‌های معامله فارکس با بیت‌کوین

گویا بازارهای تبادل ارز خارجی به اندازه کافی...

معامله با بازه‌های زمانی متعدد در بازار فارکس

بیشتر معامله‌گران تکنیکال در بازار ارزهای خارجی با...

معامله CFD بیت‌کوین: نمودارها و قیمت در سال ۲۰۲۵

در نظر دارید معامله CFD بیت‌کوین انجام دهید؟...

چرا پلاریس؟

در پلاریس اکسپرت، ما به آموزش بازارهای مالی از پایه تا پیشرفته به صورت کاملاً علمی و کاربردی معتقدیم. هدف ما این است که دانشجویان نه تنها مهارت‌های معاملاتی لازم را کسب کنند، بلکه توانایی تحلیل بازار و تصمیم‌گیری‌های صحیح در شرایط مختلف را نیز داشته باشند. دوره‌های آموزشی ما شامل مفاهیم پایه‌ای، تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال، استراتژی‌های معاملاتی و روانشناسی معامله‌گری است که برای هر فرد با هر سطح تجربه‌ای مناسب است.

ارتباط با پلاریس


  © Copyright 2025 - All rights reserved by Polarisexpert.com